مادر
مادر گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهن گرفتن آموخت شب ها بر گاهوارهی من بیدار نشست و خفتن آموخت دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت یک حرف و دو حرف بر زبانم الفاظ نهاد و گفتن آموخت لبخند نهاد بر لب من برغنچه گل شکفتن آموخت چون هستی من زهستی اوست تا هستم و هست دارمش دوست "ایرج میرزا" ...
نویسنده :
مامان فریناز
20:27
بدون شرح
رادین کوچولو بوکسور
من و بابا مهدی جونم 93
سیزده بدر 93
نوروز 93 شمال....چلک
رادینک و شادلین جون رادینی در حل تعمیر ماشین پلیسش رادینی در حال باد زدن اتیش رادین ..... ...
نویسنده :
مامان فریناز
12:01